برچسب : نویسنده : tamayoza بازدید : 18
شبیه تو شاید
یک مرد کاغذی
که فرهنگ با پوست و گوشتش آمیخته
که مرا عجیب دوست دارد
چون قلبش را از رمان های عاشقانه ساخته ام
و شجاع است
چون مغزش را از داستان های جنایی و حماسی ساخته ام
حالا کلمات مردم را نمیفهمم
عاشقانه هایمان استاد و شاگردیست.....
برچسب : نویسنده : tamayoza بازدید : 34
نمی شود از نوشتن فرار کرد؛وقتی نمی نویسم وقتی نمی خوانم زندگیم به معنای واقعی غم انگیز می شود؛
مثل همین روزها که در امتداد باران روی سنگفرش خیابان می رود.
برچسب : تولد, نویسنده : tamayoza بازدید : 35
فقط یه نفر می تونه من رو از این اوضاع نجات بده و اون خود تویی.....
پی نوشت:یه دمنوش گل گاو زبون شدیدا نیاز دارم.
برچسب : مقدمه, نویسنده : tamayoza بازدید : 16
تویی که نه با من حرف می زنی؛نه حضورت لمس می شود...
تنها آرامشی(جای تعجب ندارد)
و آنقدر سکوت می کنی که پناهم می دهد این سکوت...
کاش می شد همه ی این لحظه های با تو بودن را ثبت کنم و از نو دوباره شروعشان کرد.....
هیچکس باور کن هیچکس مثل تو نیست.
برچسب : قامت, نویسنده : tamayoza بازدید : 31
خوب که فکر می کنم میبینم باید آن روزها از تو می پرسیدم کدام شکل هندسی را بیشتر دوست داری؟کدام رنگ را بیشتر؟
و کدام آهنگ را خیلی دوست داری؟
من در این شب ها به تمام آن ها محتاجم.....
پ.ن یک: تولدت بود و هوای گونه هایم شرجی تر از آنجاست.....
پ.ن دو: برای آمدنت در نبودت جشن می گیرم؛
تولدت مبارک.
برچسب : نویسنده سریال شهرزاد,نویسنده,نویسنده هری پاتر,نویسنده بابا لنگ دراز,نویسنده شازده کوچولو,نویسنده معاصر روسیه,نویسنده انگلیسی,نویسنده معاصر اهل چک,نویسنده دورهمی,نویسنده به انگلیسی, نویسنده : tamayoza بازدید : 25